webgozar

۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

يک کارمند مذکر صداي آمريکا مورد تجاوز جنسي قرار گرفت





بنا بر اسناد دادگاه ويرجينيا،(کيانوش سنجري)يکي از کارمندان قراردادي بخش فارسي صداي آمريکا طي شکوائيه تسليمي به يکي از دادگاها ي حوزه واشينگتن مدعي شده است که خانم ليلي مظاهري ،وي را مجبور کرده است تا با او رابطه جنسي برقرار کند.
اوراق دادگاه نشان ميدهد که خانم مظاهري وکيل امور مهاجرت کيانوش سنجري بوده و بنا بر گفته آقاي سنجري ،ليلي مظاهري با تهديد به اخراج از آمريکا،وي را مجبور به همخوابگي با خود کرده است.
ليلي مظاهري یک وکیل ایرانی-آمریکائی و بنیان گذار موسسه حقوق قانونی است. تلاش های ايشان برای نجات جان زنان “محکوم به اعدام” در ایران (بعنوان مثال: “نجات نازنین”، “نجات اشرف”، و “نجات ملک”) توجه رسانه های بین المللی را به خود جلب نموده، و احکام پرونده های متعددی به دلیل تلاش های ایشان تغییر یافته اند. مظاهری درباره حقوق و قوانین ایران، و نیز تخلفات حقوق بشر در منطقه خاورمیانه نظرات کارشناسی ارائه می دهد. ایشان همچنین در خصوص قساوت هائی که از سوی رژیم حاکم در ایران به زنان تحمیل می شود، و نیز رد حق حضانت فرزند در برابر کنگره آمریکا شهادت داده اند،وي همچنين وکيل احمد باطبي،کيانوش سنجري،منوچهر محمدي و کوروش صحتي بوده است.


۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

انعکاس خبر فساد اخلاقي جمشيد چالنگي در تلويزيون رژيم

انعکاس فساد اخلاقي مجريان صداي آمريکا در تلويزيون مردم

برنامه هفتگي فضائل عزيزان با مردم تي وي (دوشنبه، 3 مرداد ماه 1390 برابر با 2011-07-25)

در اين برنامه اين موضوعات مورد بررسي قرار گرفت:
1.فساد کارکنان بخش فارسي صداي امريکا از جمله جمشيد چالنگي
2.جايزه ده هزار دلاري براي هر نوع اطلاعات مستند در مورد زنده يا مرده فرود فولادوند
3.ترور دانشمندان هسته اي ايران و ضعف سيستم امنيتي ج.ا و احتمال دست داشتن سرويس هاي اطلاعاتي در ترور انها
4.اظهارات چندش آور احمد باطبي و فخراور و تارا نيازي

۱۳۹۰ تیر ۳۱, جمعه

يکي ديگر از کارمندان صداي آمريکا متهم به اذيت و ازار جنسي شد.

پایگاه خبری:حقوق انسانی‌ و اولیه بشر
: يک سايت امريکائي (دالاس نيوز) فاش ساخت که جمشيد چالنگي يکي از مجريان صداي امريکا ،روزنامه نگاران زن شاغل در صداي آمريکا از جمله خانم نگار محمدي را مجبور ميکند که در ازاي ارتقاي شغلي با وي رابطه جنسي برقرار کنند.اين گزارش مي افزايد که والدين نگار محمدي تيز اخيرا به منظور قانع کردن دخترشان مبني بر خروج از بخش فارسي صداي امريکا ،به ايالات متحده سفر کرده اند.
شايان ذکر است پيشتر نيز مهدي فلاحتي با شکايت يکي ديگر از کارمندان مونث(الهام ستاکي)به اتهام اذيت و ازار جنسي بازداشت شده بود که مطابق وبسايت دادگستري ويرجينيا پرونده همچنان مفتوح و در نوبت رسيدگي قرار دارد.

۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه

فرشته قاضي :دهن ما را سرويس ميکردند!

سخنگوي جنبش سبز الله: بخشيد دهن ما را … ميکردند!

برنامه هفتگي فضائل عزيزان با مردم تي وي (27 تير 1390)

در اين برنامه اظهارات اخير وزيراطلاعات مورد بررسي قرار گرفت



۱۳۹۰ تیر ۲۰, دوشنبه

(دوشنبه 20 تير 1390) برنامه هفتگي فضائل عزيزان با مردم تي وي

Fazayel Azizan July 11, 2011 from www.MardomTV.com on Vimeo.

برخي موضوعات مطرح شده در اين برنامه عبارتند :
1.خط و نشان کشيدن سرداران سپاه به احمدي نژاد و عکس العمل محمدرضا خانمي
2.بررسي چرائي و چگونگي بازگشت محمدرضا(آرش)فخراور به ايران
3.خط و نشان کشيدن هاي سزار لندن نشين به مخالفينش از جمله به خانم فريبا داودي مهاجر
4.فراخوان وزارت اطلاعات براي جمع آوري اطلاعات در مورد مسعود رجوي

۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

عليرضا نوري زاده همچنان به منتقدان خود خط و نشان ميکشد

پایگاه خبری حقوق انسانی‌ و اولیه بشر :
عليرغم گذشت بيش از يک ماه از ماجراي«مدحي گيت» موج فزاينده انتقادها عليه نوري زاده در ميان شخصيت ها و گروهاي سرشناس اپوزيسيون با شدت و حدت همچنان ادامه دارد به گونه اي که عليرضا نوري زاده در جمع بسياري از فعالان سياسي به «مدحي دوم» اشتهار يافته است.جالب اينکه در حالي که به صورت محسوسي،روز به روز بر شمار مخالفان و منتقدين وي افزوده ميشود به همان نسبت نيز نوري زاده به جاي پاسخگوئي،بر حجم و شدت تهديدات رسانه اي خود مي افزايد.
عليرضا نوري زاده در تازه ترين اظهاراتش در مورد خانم فريبا داودي مهاجر که خواهان روشن شدن منابع مالي تهيه کنندگان کنفرانس هاي نوري زاده شده بود،در برنامه تلويزيوني خود با دستپاچگي و پرخاش ضمن متهم کردن خود سوال کننده(فريبا داودي مهاجر) به استفاده از بورس و امکانات دولتي امريکا، به خانم داودي توصيه کرد که حدود خود را نگه دارد و پا را از گليم خود فراتر نگذارد و نخود هرآشي نشود و خوراکي براي کيهان شريعتمداري نسازد.
نوري زاده در ادامه بدون نام بردن از شخص خاصي،ديگر منتقدان خود را به دو «گردن شکسته اي» محدود کرد که بنا بر گفته او يکي در واشينگتن و ديگري در يالغوز اباد امريکا ست. هنوز مشخص نيست که منظور وي از يالغوز اباد! کدام شهر و يا ايالت امريکا ميباشد.و سوال اساسي ديگر که ميتواند در ذهن افکار عمومي مطرح باشد اينست که براستي عليرضا نوري زاده به پشتوانه کدامين قدرت ،خود را در جايگاهي ميبيند که به راحتي براي منتقدان خود خط و نشان ميکشد؟
در فيلم زير ميتوانيد اظهارات نوري زاده را مشاهده نمائيد

۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

هند ،تحت فشار امريکا از پرداخت 9 بيليون دلار بدهي نفتي به ايران امتناع ميکند.

بنا بر گزارش روزنامه انگليسي زبان «تهران تايمز»ايران،هندوستان را به خاطر عدم پرداخت بدهي 9 بيليون دلاري اش ،به قطع صادرات نفت خام تهديد کرد.معمولا وزارت نفت هندوستان بهاي نفت خريداري شده را از طريق بانک هاي اروپائي ، بويژه بانک(EIH) هامبورگ به ايران پرداخت ميکرد.به نظر ميرسد بعد از اخطار قرمز امريکا اين بانکها بنا بر تحريمات وضع شده ،از هر گونه نقل و انتقالات مالي به ايران برحذر شده اند و بدينسان از حدود هشت ماه پيش ،تلاش دولت هند براي يافتن بانک هاي جايگزين جهت انتقال پول نفت به ايران با ناکامي مواجه بوده است.
اين در حالي است که محمود احمدي نژاد بارها در اظهارات خود،قطعنامه هاي صادره عليه ايران را کاغذپاره اي بيش نمي دانست.شايان ذکر است که بر خلاف نشريه انگليسي زبان «تهران تايمز» و نشريات هندوستان، خبرگزاري ها و مطبوعات داخلي فارسي زبان جمهوري اسلامي از جمله خبرگزاري فارس، رقم 9 بيليون دلاربدهي نفتي هند به ايران را صرفا 9 ميليارد دلار اعلام کرده اند.



۱۳۹۰ تیر ۹, پنجشنبه

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

کنفرانس هاي تجاري علیرضا نوری زاده همچنان ادامه دارد

امین موحدی:

هنوز ماجرای دولت در تبعید سردار سپاه پاسداران جمهوری اسلامی از روی خروجی های سایت های خبری خارج نشده، بار ديگر ،همانها که یاریگر جمهوری اسلامی در تشکیل "دولت در تبعید قلابی" بودند به تکاپو افتاده و به اصطلاح کنفرانسی ترتیب داده اند به نام کنفرانس مخالفین جمهوری اسلامی در لندن!
گفته میشود در این کنفرانس که توسط " مرکز مطالعات ایران وعرب " برگزار شد نمایندگان گروه های سلطنت طلب ، چپ گرا ، راستگرا ، اصلاح طلب ، فعالان جنبش زنان وهمچنین احزاب وابسته به قومیت های ایرانی چون کرد ، ترک ، عرب ، بلوچ و ترکمن شرکت کرده بوده اند.

بدون پرداختن به جزییات این کنفرانس ؛تنها به یک نکته پیرامون این کنفرانس به نشانه "مشت نمونه خروار" و حضور تجزيه طلبان قسم خورده نظیر "کریم بنی عبدیان" جدایی طلب معروف عرب که خواهان جدایی خوزستان از ایران میباشد،اشاره واکتفا ميشود.
یکی از اولین اصول آمده در این کنفرانس و چرایی تشکیل آن ایجاد تغییر در ایران با در نظر گرفتن تمامیت ارضی ایران ذکر شده است .حال سوال اینجاست که حضور عناصر قسم خورده تجزیه طلب در کنفرانسی که ادعاي احترام به تمامیت ارضی ایران رادارد، بر چه اساس و منطقی شکل گرفته است ؟
بعد از کنفرانس پاریس وبه بار آمدن آن رسوايي بزرگ و تشکیل دولت قلابی توسط سردار مدحي و به دستور و راهنمایی و کمک گسترده رسانه ای علیرضا نوری زاده، تشکیل مجدد کنفرانسی نظیر کنفرانس پاریس و به همان سبک وسياق، از سوی عده ای انگشت شمار که تشکیل دولت در تبعيد دردستور کار آنهامیباشد، بدون آنکه نظر و خواست مردم در میان باشد و بدون آنکه نمایندگان دارای پایگاه اجتماعی و سیاسی اقشار مختلف مردم ایران در آن حضور داشته باشند، ما را به همان نتیجه ای میرساند که در مورد ماجرای "دولت در تبعید مدحی "رسانید .
سود جویی و فرصت طلبی تشکیل دهنده اصلی چنین کنفرانس هایی یعنی آقای علیرضا نوری زاده، بارها بر همگان ثابت گشته است ،اما اصرار آقای نوری زاده بر تداوم اين روش، عقیده اي را تقویت میکند که انگيزه تشکيل چنين کنفرانس هايي،فقط وفقط تجاری ميباشد،چرا که تداوم مصرانه يک اشتباه، تنها اگر بر اساس تفکر و عقیده سیاسی میبود، آنگاه بر اساس ضرب المثل معروف "آزموده را آزمودن خطاست" هیچ فرد سیاسی ،حاضربه تکرارآگاهانه یک اشتباه فاحش نميشدو چون فرض امکان" تکرار ارتکاب اشتباه نا آگاهانه "از سوی فردي همچون علیرضا نوری زاده،نميتواند قابل پذیرش باشدبنابراين، تکرار اشتباه کنفرانس پاريس از سوي نوزي زاده را به حساب این میگذریم که ایشان با وجود آگاهی از اشتباه بودن تداوم این بازی در بعد سیاسی ،ابعاد دیگری را مد نظر دارند که آن ابعاد، نسبت به بعد سیاسی ،چربش و سود بیشتری براي ايشان دارد .یعنی اینکه ميبايد سود بسیار بزرگی ازاین راه به ایشان برسد که حاضرشده اند به اصطلاح "آبروی سیاسی" خود را بر سر تکرار آزموده اي خطا بگذارند .
آقای نوری زاده و شرکا وی دریافته اند که، کالای شهرت رسانه اي آنها اینک به آستانه سود دهی کلان رسیده و ۱۰۰ یا ۲۰۰ دلار حق الزحمه شرکت آنها در مصاحبه ها، برایشان کافی نیست، لذا با درک شرایط، به تجارتی خونین روی آورده و دفتر تجارتخانه خويش را بر روی قبورشهدا و هزاران الماس درخشان مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران بنا نهاده اند . و درست بر همین اساس است که الماس فریب و نیرنگ جمهوری اسلامی همچون مدحی ،برای امثال آقای نوری زاده، ارزشی به مراتب بیشتر از الماس های حقیقی همچون ندا و سهراب یافته است تا به نام مردم ایران و خانواده های جانباختگان ،در کنفرانس های تجاری، آبرو و شرف وشعور سياسي ملتی را به حراج گذشته و به بالاترین قیمت پیشنهادی به فروش رسانند. و باز به همين دليل است که این "تاجران خون شهدای ملت ایران " حتا حاضر میشوند با دشمنان تمامیت ارضی ایران نیز بر سر یک میز بنشینند و آرمان و آرزوهای ندا و سهراب رادر معرض فروش بگذارند .
اگراین عالیجنابان در کار خویش موفق شوند و در معرفی خود به نام نمایندگان مردم ایران ،در نزد افکار عمومی دولت های خارجی توفیقی به دست آورند زمان زیادی طول نخواهد کشید که فرمان حمله نظامی آمریکا به ایران در یکی از این کنفرانس هاي تجاري به امضاء وزرا و وکلاي منتخب همين کنفرانسها برسد .

دفاع پاچه خوارانه يک عقب مانده ذهني از سزار لندن نشين

فضائل عزيزان

بعد از پخش مستند«الماس فريب» اشخاصي چون امير حسين جهانشاهي و خوانساري و نوري زاده که در به صحنه کشيدن و تطهير چماقدار تابلودار رژيم(محمدرضا مدحي) و معرفي او به عنوان مبارز و اپوزيسيون به مردم نقش اساسي ايفا کردند زير تيغ شديدترين انتقادها که در نوع خود بي نظير بود،قرار گرفتند به نحوي که بسياري از مرتبطين با اين سردار سپاه خيالي پنجاه هزار نفري مانند سلطاني و اميرفرشاد ابراهيمي با حضور در رسانه هاي جمعي چون «صداي امريکا» دستپاچه با چرخش 180 درجه اي از يار غار و دوست ديرين خود اعلام برائت و انزجار کردند و در اين راستا حتي بخش فارسي بي بي سي نيز هيچ عبائي نداشت که با پخش خبري سراسر کذب از اميرحسين جهانشاهي ،سخنگوي خودخوانده بنيادي موهوم موسوم به «موج سبز» و با پيش کشيدن فرضيه مضحک ربوده شدن محمد رضا مدحي توسط وزارت اطلاعات ،اعتبار حرفه اي خود را به زير سوال بکشد.
در حالي که مرتبطين با محمدرضا مدحي ،يکي پس از ديگري با آسمان و ريسمان کردن سعي در کتمان حقيقت و سرپوش گذاري بر اين افتضاح را دارند،يکي از کارمندان سابق ج.ا بنام درويش.ر که عضو اخراجي کمپين سفارت سبز نيز ميباشد، دست به قلم شد تا در اين آشفته بازار سياست با همان سبک و سياقي که پيشتر با توسل بدان در جمهوري اسلامي به شغل و مقامي دست يافته بود با پاچه خواري و بهره گيري از ادبيات چاپلوسانه چون(روزنامه نگار سرشناس،چهره رسانه اي پراوازه،تحليلگر،ژورناليست،نويسنده،شاعر،چهره پررنگ رسانه و…) از سزار لندن نشين (نوري زاده) به زعم و خيال خود رفع اتهام کند.
درويش.ر که بنا بر اسناد رسمي نظام پزشکي از اختلا لات شديد رواني رنج ميبرد و بنا بر اين معلوليت ذهني مواجب ماهانه از اداره تامين اجتماعي ميگيرد ،طي يک نوشتار هذيان گونه که بيشتر به يک لايحه دفاعيه يک وکيل خود خوانده شبيه است تا يک مقاله،کوشيد تا اتهام همکاري با سرويس هاي اطلاعاتي که متوجه نوري زاده ميباشد را تقليل داده و با بازي با الفاظ ،سزار لندن نشين را شخصي رسانه اي عنوان کند که در ماجراي مدحي صرفا دچار اشتباه شده است!البته اين نوع نگاه بيمار گونه درويش .ر درست در نقطه مقابل پاسخ يکسال پيش نوري زاده در جواب پرسش اعتراض اميز نگارنده اين سطور ميباشد که در اتلانتا از وي در مورد چرائي حمايتش از محمد رضا مدحي پرسيدم.در ان موقع که هنوز سردار عزيزش سر از تهران درنياورده بود ، با قيافه حق به جانب ميگفت: من که بچه نيستم،مدحي درياي اطلاعات است(براي مشاهده دفاع جانانه نوري زاده از مدحي اينجا را کليک کنيد)
درويش.ر که فاقد هر نوع فعاليت هاي سياسي بوده و مدتي هم بعلت بيسوادي شديد منوچهر محمدي ، نويسنده نامه هاي او بود،مانند محمد رضا مدحي 20 سال در پوشش وابسته سفارتي در کادرهاي امنيتي و اطلاعاتي رژيم بوده و در طول اين مدت تفکرات حزب اللهي و اطلاعاتي و امنيتي جوهره و خميره وجودش را تشکيل داده است در فراضي ديگر از افاضاتش ميگويد: بحث این نیست که نباید از نوری زاده انتقاد کرد. به همین ترتیب، هیچ کس هم نمی تواند مخالف انتقاد از نوری زاده باشد. ولی به شرط آنکه انتقاد از سر دردمندی برای وطن گرفتارمان باشد نه از سر حسادت و تسویهء حساب شخصی.
اين بخش از اظهارات کارگزار پيشين رژيم و اپوزيسيون فعلي! تداعي گر توجيهات و استددلال هاي بازجوي نگارنده اين سطور ميباشد که زماني که به خاطر گفتگو با رسانه هاي خارج از کشور به ستادهاي خبري وزارت اطلاعات احضار ميشدم دقيقا با همين ادبيات و استدلال بازجوي وزارت اطلاعات به اينجانب ميگفت: شما ميتوانيد از نظام انتقاد کنيد ولي اين انتقاد بايد منصفانه باشد و به نحوي نباشد که کل نظام زير سوال برود و يا فلان شخص تخريب شود…
اين واقعيت که فيلم«الماس فريب) فيلمي بي مايه است که ج.ا با تهيه و پخش ان قصد بهره برداري از ان در جهت به رخ کشيدن به اصطلاح اقتدار اطلاعاتي و امنيتي کاذب خود را دارد نمي تواند مستمسکي براي تطهير چهره سوداگران سياست(نوريزاده،جهانشاهي،خوانساري) باشد که سکوئي براي عرض اندام کردن محمدرضا مدحي فراهم اوردند.معتقدم کساني که اگاهانه يا در خوش بينانه ترين حالت نا اگاهانه تن به اين بازي وزارت اطلاعات دادند در پيشگاه مردم مسئول هستند و عذرخواهي کردن از مردم حداقل خواسته افکار عمومي ميتواند باشد.اما اين داستان و حواشي متعاقب آن پيغام روشني براي سوداگران سياست داشت وان اينکه آنها ديگر نمي توانند به بهانه دروغين مبارزه با ج.ا از حاشيه امني برخوردار باشند.

فضائل عزيزان یکشنبه، 5 تیر ماه 1390 برابر با 2011-06-  
منبع  orginal link

۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

عقاب ايران:جمهوري اسلامي ششصد سال ديگر (اول مهر 1990)سرنگون خواهد شد !

بالاخره بعد از اينکه سلطنت طلبان نتوانستند در طول 32 سال رژيم ج.ا را براندازند،نهايتا جهت جلوگيري از هخا بازي ،تصميم گرفتند طي يک پروسه نسبتا کوتاه مدت (ششصد ساله) فراخواني براي روز جمعه اول مهر 1990 صادر کنند و مردم را جهت قيام سراسري به منظور به جهنم فرستادن ج.ا آماده و تربيت کنند

شايان ذکر است گوينده فراخوان تاکيد اکيد داشتند که تاريخ ذکر شده( روز جمعه اول مهر 1990 )تحت هيچ شرايطي عوض نخواهد شد،معناي ديگر اين سخن آنست که جمهوري اسلامي به هيچ عنوان پيش از تاريخ ذکر شده ،حق فرو افتادن و يا فروپاشي را ندارد!.

آموزش نحوه لاس زدن سکسي حرفه اي با خانمها توسط دکتر نوري زاده

Untitled from fazizan on Vimeo.

فرشته قاضي(خبرنگار سابق سپاه پاسداران):اگر ما به انها(رژيم)ميگفتيم خاک تو سرتون،اسلام وحشيه،ببخشيد دهان ما را سرويس ميکردند.

بسيجي و دکتر روانشناس

زنه ميره پيش دكتر روانشناس . ميگه آقاي دكترمن يه پسر دارم بسیجی شده.
دزدي ميكنه .چاقو كشي ميكنه .
لاتبازي در مياره
. بي ادبه . آدم ميكشه .
هر كار خلافي كه فكر كنيد انجام ميده
. چي كارش كنم ؟؟؟ دكتره ميگه
: خانوم لباساتو در بيار بخواب رو تخت. زنه ميگه : دكتر پسرم ناراحتي
روحي داره نه من
!!! دكتر ميگه :
ميدونم ولي بايد قبل از هر كاري ننه همچين بچه اي رو گ......د